جدول جو
جدول جو

معنی گلدان گذاشتن - جستجوی لغت در جدول جو

گلدان گذاشتن
ضع وعاءً
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به عربی
گلدان گذاشتن
Pot
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
گلدان گذاشتن
mettre dans une casserole
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
گلدان گذاشتن
włożyć do garnka
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به لهستانی
گلدان گذاشتن
放入锅中
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به چینی
گلدان گذاشتن
in einen Topf legen
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به آلمانی
گلدان گذاشتن
برتن میں ڈالنا
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به اردو
گلدان گذاشتن
হাঁড়িতে রাখা
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به بنگالی
گلدان گذاشتن
ใส่ในหม้อ
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به تایلندی
گلدان گذاشتن
weka kwenye sufuria
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
گلدان گذاشتن
tencereye koymak
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
گلدان گذاشتن
鍋に入れる
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
گلدان گذاشتن
לשים בסיר
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به عبری
گلدان گذاشتن
класть в кастрюлю
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به روسی
گلدان گذاشتن
냄비에 넣다
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به کره ای
گلدان گذاشتن
colocar na panela
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
گلدان گذاشتن
बर्तन में रखना
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به هندی
گلدان گذاشتن
in een pot doen
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به هلندی
گلدان گذاشتن
mettere nella pentola
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
گلدان گذاشتن
poner en una olla
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
گلدان گذاشتن
покласти в каструлю
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
گلدان گذاشتن
meletakkan dalam panci
تصویری از گلدان گذاشتن
تصویر گلدان گذاشتن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ)
قرار دادن دندانهای مصنوعی در دهان، کنایه از ترک کردن. (حاشیۀ وحید بر لیلی و مجنون). صرف نظر کردن:
زآرزوی داشته دندان گذاشت
کز دو جهان هیچ به دندان نداشت.
نظامی
لغت نامه دهخدا